عشق یعنی کوچه کوچه انتظار
رؤیت خورشید در باغ بهار
عشق یعنی با جنون تا اوجها
رفتن از ساحل به بام موجها
عشق یعنی یک تغزل شعر ناب
مثنویهای خدای آفتاب
عشق یعنی سوختن با شعلهها
سبز گشتن در شکوه قلهها
عشق یعنی های های اشکها
در فرات بیوفا با مشکها
دستافشان رقص سرخی واژگون
سعی در محراب با قانون خون
گفتمان مادران داغدار
حسرت دیدار گلها در بهار
یک نماد از قصه جام شراب
رویکردی سبز در تفسیر آب
عشق یعنی یک شهود بیکران
سینهای با وسعت هفت آسمان
در حضور آن فروغ تابناک
سر تاویل شفق در جام تاک
پایکوبی بر فراز دارها
یک غزل با میثم تمارها
یا قنوتی هم صدای آبها
در نماز صبح با مهتابها
عشق یعنی کهکشان در کهکشان
چشم امیدی به سوی بینشان
عشق یعنی در فضای رازها
خلسهای جاوید با پروازها
عشق یعنی بیکران نورها
با شقایقها میان هورها
طور سینین حیرتی بیانتها
شعر شبنم در گلستان خدا
اشک غم در حسرت دیدارها
همدلی تا صبح با تبدارها
عشق یعنی یک سرود جاودان
رقص گلها حیرت پروانگان
عشق یعنی زینبی تا اوجها
ناخدایی بر فراز موجها
یک زبان در کام از سر غدیر
کهکشان آسمانهای منیر
چیرگی بر خار و خسهای سراب
مخزنالاسرار دخت بوتراب
انعکاس خطبه سجادها
یورشی جاوید بر بیدادها
عشق یعنی رود رود مادران
در عزای خیلی از نامآوران
غرق در خون ذوالجناحی اشکبار
در غم بشکوه آن تنها سوار
همنوا با عون یا جعفر شدن
روی دستان پدر پرپر شدن
داستان خیمههای سوخته
کودکانی از عطش افروخته
عشق یعنی اربعین یاسها
اشک سرخی در غم عباسها
تا شهادت یک حبیب باوفا
پیر برنای کتاب کربلا
جان فشانی مرگ احلی من عسل
خوش درخشیدن فراسوی زحل
عشق گفتی کربلا آمد به یاد
هیبت خون خدا آمد به یاد
عشق گفتی نینوا آمد به یاد
عصمت لالهها آمد به یاد
نام شاعر:احمد دهبزرگی